
در یک نگاه کلی، گسترهی عفاف نه تنها اعمال و کردار انسان، بلکه طرز تفکر او را نیز شامل میشود. لذا موضوع کلی عفاف در همهی سطوح زندگی انسان جاری است. عفاف در امور اجتماعی همچون عفاف در لباس، نگاه، گفتار،
مقام، مال، خندیدن، زینت، کار و عفاف در خانه و خانواده، مثل عفاف در حسن معاشرت زوجین (که لذت شهوت جنسی ایشان را بر مدار کرامت انسان قرار میدهد)، حفظ حریمها، رعایت حقوق متقابل، عفاف در سطح فردی، مثل خلوت، نیت، تفکر، مشارطه در دوری از گناه و سوءظن، پرهیز از بیکاری و تنبلی، غفلت، خواب و خوراک. و البته گاهی هم یک حکم در هر سه عرصهی اجتماعی، خانوادگی و فردی است که زمینهساز باروری عفت میشود؛ همچون توجه به کرامت انسانی. پس دایرهی عفت در زندگی بشر به وسعت دایرهی زندگی فردی، اجتماعی و کلیهی تعاملات فکری و رفتاری انسان است.
با توجه به تعریف ارتباط، اگر عفاف را محور پیام و معنا در سطوح ارتباطات انسانی قرار دهیم، آن گاه «ارتباط عفیفانه، فراگرد پیام و معنا بین فرستنده و گیرنده بر اساس کرامت انسانی و الهی است؛ به گونهای که جز در چهارچوب ازدواج، موجب تحریک شهوت جنسی نشود.» با توجه به این تعریف، مفهوم عفاف در ارتباطات با دو عنصر پیام (کلام و رفتار) و معنا (شهوت جنسی) گره خورده و اگر بخواهیم این تعریف را خلاصهتر بیان کنیم: حاکمیت عفاف در ارتباطات انسانی سبب عدم ارسال و دریافت پیام شهوتانگیز، جز در چهارچوب ازدواج میشود.
ارتباط عفیفانه، گونهای از ارتباط انسانی است که در این ارتباط، به طور ایجابی به کرامت انسانی طرف ارتباط توجه میشود و به طور سلبی، پیامی که موجب تحریک شهوت جنسی شود، مگر در چارچوب شرع، وجود ندارد. اگر ارتباط عفیفانه را در سطح میانفردی در نظر بگیریم، در این ارتباط، طرفین ارتباط با در نظر گرفتن کرامت انسانی یکدیگر، از هر گونه پیامی که معنایی از شهوت جنسی را برانگیزاند و موجب تحریک شهوت جنسی شود، مگر در چارچوب دین، پرهیز میکنند و این ارتباط مقوم شخصیت و احترام طرفین خواهد بود. حتی در ارتباط زناشویی هم ارتباط عفیفانه به معنای رابطهی جنسی بین دو انسان وجود خواهد داشت؛ چنان که دستورات دینی در مورد رابطهی زناشویی وجود دارد.
به صورت کلی، عفاف در همهی سطوح زندگی انسان جاری است. مجموعهی دستورات دین اسلام در مورد عفاف، که با روشی فقهی مورد بازشناسی قرار گرفته است، نظام رابطهی عفیفانه را در زندگی انسان به وجود میآورد که میتوان با تقسیمبندی ارتباطات به ارتباطات کلامی و غیرکلامی، به وجوه مختلف عفاف با شیوهی مقولهبندی اشاره کرد (علمالهدی، 1391، ص 52 تا 130):
ارتباطات کلامی: عفاف در سخن و کلام، عدم شوخی و صحبتهای بیجا بین نامحرمان.
ارتباطات غیرکلامی: حجاب زن، پوشش مناسب مرد، غیرت مرد، کنترل نگاه در برخورد با نامحرم (ارتباط رودررو، عکس و فیلم)، کنترل فکر و عدم خودارضایی، کنترل رفتار در عدم ارسال پیام شهوتانگیز در ارتباط با محارم و همجنسان، عدم نازکی صدای زن در ارتباط با نامحرم، راه رفتن زن همراه با وقار و طمأنینه، عدم نمایش زینت زنانه و تبرج در جامعه، عدم انس و صمیمیت بین نامحرمان، عدم تقلید از الگوهای رفتاری جنس مخالف، عدم استفاده از عطر شهوتانگیز در برخورد با نامحرم، عدم شنیدن موسیقیهای شهوتانگیز، کسب اجازه در ورود به خلوت دیگری (استیذان)، اجتناب از خلوت با نامحرم، عدم اختلاط نامحرمان در مکانهای عمومی، عدم تماس جسمی نامحرمان، رقص همسر برای همسر، ازدواج دائم و ازدواج موقت.
این دستورات را میتوان در شاخصهای زیر تقسیمبندی کرد:
عدم وجود پیام شهوتانگیز: عدم نمایش زینت زنانه و تبرج در جامعه، عدم خودنمایی و جلب توجه نامحرم، عدم انس و صمیمیت با نامحرم، عدم استفاده از عطر شهوتانگیز در برخورد با نامحرم، عدم شنیدن موسیقیهای شهوتانگیز، راه رفتن زن همراه با وقار و طمأنینه، عدم نازکی صدای زن در ارتباط با نامحرم، پوشش مناسب برای مرد، حجاب برای زن، کنترل نگاه در برخورد با نامحرم (ارتباط رودررو، عکس و فیلم)، عدم شوخی و صحبتهای بیجا بین نامحرمان، کنترل فکر در پرداختن به گناه، کنترل کلام و رفتار در عدم ارسال پیام شهوتانگیز در ارتباط با محارم و همجنسان، عدم تقلید از الگوهای رفتاری جنس مخالف.
حفظ حریم خصوصی و کرامت نفس: اجتناب از خلوت با نامحرم، غیرت مرد، پوشش مناسب برای مرد، حجاب برای زن، عدم انس و صمیمیت بین نامحرمان، کنترل فکر و عدم خودارضایی و استمناء.
احترام به حریم دیگران و توجه به حریم عمومی: عدم اختلاط نامحرمان در مکانهای عمومی، عدم تماس جسمی نامحرمان، کسب اجازه در ورود به خلوت دیگری (استیذان)، کنترل نگاه در برخورد با نامحرم (ارتباط رودررو، عکس و فیلم).
کنترل زیباییهای جسمانی: رقص همسر برای همسر، عدم نمایش زینت زنانه و تبرج در جامعه، عدم استفاده از عطر شهوتانگیز در برخورد با نامحرم، راه رفتن زن همراه با وقار و طمأنینه، حجاب برای زن.
ارضای نیاز جنسی در خانواده: ازدواج دائم، ازدواج موقت، رقص همسر برای همسر.
هر کدام از این آموزهها، با توجه به مقولاتی که تقسیمبندی شدهاند، به نوعی به فضای ارتباطی انسان در حاکمیت عفاف اشاره میکنند. هرچند بیشتر این آموزهها مخصوص زن است، اما لازم است بدانیم که زن از ظرافتها و زیباییهای درونی خاصی برخوردار است و همواره مطلوب و مورد توجه مرد بوده است و از سوی دیگر، غریزهی خودنمایی و جلوهگری در زنان، کشش خاصی بین این دو برقرار مینماید. اساساً خداوند متعال نظام احسن خود را در خلقت زن و مرد برای سیر تکاملی ایشان این گونه آفریده است (مطهری، ج 19، ص 529).
حضرت علی (علیه السلام) عفاف را مهمترین عامل تعدیل حس زیباییدوستی و خودنمایی میداند و میفرمایند: «زکات الجمال العفاف» (تمیمی، 1366، ج 4، ص 105): زکات زیبایی عفاف است. البته تنها با پوشش زنان در قالب چادر نمیتوان ادعای عفاف کرد، زیرا ممکن است این نیز حجابی باشد برای بیعفتی.
به عبارت دیگر، بیش از آنکه تن زن، مرد را به سوی خود دعوت کند، کردار و گفتار وی تحریککننده است و حرکات او، نگاههای او و... حجابی دیگر احتیاج دارد که عفاف دربرگیرندهی آن است.
نویسنده: سید عبدالرسول علمالهدی
نویسنده rezahosni در سه شنبه 92/10/10 |
نظر